Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه هزار دستان با انتشار بیانیه‌ای از تعدیل چند ده همکار در مسیریاب بلد خبر داده است. از سوی دیگر بلد در بیانیه‌اش می‌گوید که تا پایان سال جاری، ارائه خدمات نقشه و مسیریاب بلد به همه کاربرانش را تضمین می‌کند؛ جمله‌ای که آینده‌ای نامشخص را در برابر بلد قرار می‌دهد.

آنچه بیش از همه در بیانیه بلد دیده می‌شود، نامشخص و مبهم بودن آینده این شرکت است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگرچه بلد مستقیما به پایان فعالیتش اشاره‌ای نمی‌کند اما نکات مهمی را مطرح می‌کند که همگی اشاره‌هایی به این موضوع دارند. بیانیه بلد با اشاره به پایان همکاری با ده‌ها نفر از کارکنانش آغاز می‌شود و سپس به بحث نبود سرمایه‌گذار و بلاتکلیفی مرحله خروج از استارتاپ می‌رسد:

بیانیه بلد به فضای پر ابهام فعلی و همچنین تلاش برای جابه‌جایی افراد شاغل در بلد به سایر شرکت‌های گروه می‌گوید: «ما از بابت شرایط به وجود آمده برای همکارانمان متاسفیم و تمامی تلاش خود و دیگر شرکت‌های گروه را به کار می‌گیریم که در فضای سخت و پر ابهام فعلی، جابجایی این افراد توانمند و با استعداد در گروه، با سختی‌های کمتری همراه شود. ما ارائه خدمت توسط نقشه و مسیریاب بلد به کاربرانش را تا پایان سال جاری تضمین می‌کنیم. در عین حال به زودی در مورد آینده این محصول و تبعات آن برای میلیون‌ها کاربری که تمام این سال‌ها به آن اعتماد کرده‌اند اطلاع‌رسانی دقیق‌تر انجام خواهیم داد.»

این بیانیه در حالی منتشر می‌شود که «ایمان محمدی»، مدیرعامل نقشه و مسیریاب بلد به تازگی از عدم تمایل خود برای کار در ایران سخن گفته بود.

آنچه اکنون از این بیانیه مشخص است اینکه بلد با بخش زیادی از همکاران خود خداحافظی کرده و نارضایتی‌هایی جدی از وضعیت محدودیت‌های اینترنت و بلاتکلیفی اکوسیستم استارتاپی، مخصوصا در بحث «خروج» دارد. از سوی دیگر می‌گوید تا پایان سال سرویس خود را به کاربران ارائه می‌دهد که همین نکته، احتمال مطرح شدن تعطیلی این مسیریاب را تقویت کرده است. در نهایت اما بیانیه، همه چیز را به تصمیم‌گیری و اطلاع‌رسانی‌های آینده موکول می‌کند.

بلد در سال‌های گذشته به دنبال کشف مسیرهای جدید نوآوری بود اما در کنار ایده‌هایی عالی، ظاهرا در لایه اجرا با ترمز مواجه می‌شد. بزرگ‌ترین مثال این موضوع، ویژگی Street View یا تصاویر واقعی از خیابان‌هاست. «حسام آرمندهی» موسس هزار دستان در روزهای پایانی سال ۱۳۹۷ خبر داده بود که این شرکت مشغول تصویر برداری از خیابان‌های تهران با خودروهایی خاص شده است. از سوی دیگر استراتژی ارائه این ویژگی در نشست خبری رسمی سال ۱۳۹۸ این شرکت با جدیت بیشتری مطرح شد. آرمندهی در شهریور ۱۳۹۸ درباره این تلاش بلد برای ارائه این ویژگی گفت:

«این خودروها مشغول ثبت تصاویر ۳ بعدی و ۳۶۰ درجه از تهران و شهرهای دیگر هستند. وجود چنین قابلیتی در بلد می‌تواند کمک بزرگی به کسب‌وکارها باشد. برای مثال در زمینه اجاره خانه، وقتی کاربر در آی‌هوم، دیوار یا سایت‌های دیگر دنبال خانه می‌گردد می‌تواند بدون اینکه به محل مراجعه کند، نمای ساختمان، وضعیت محله و امکانات آن را مشاهده کند.»

قابلیت «واقعیت افزوده» نیز از ویژگی‌های جذاب دیگری بود که بلد تصمیم داشت آن را در آینده ارائه دهد. واقعیت افزوده قرار بود کمک کند تا با ترکیب با تصاویر ۳۶۰ درجه، وقتی دوربین موبایل به سمتی نگه داشته شود، بلد مسیر را به شکل تابلوهای ساختگی نشان دهد.

بلد اگرچه در شرایط کرونا قابلیت‌های مختلفی ارائه کرد و حتی عملکرد موفقیت‌آمیزی نیز در راهنمایی کاربران به مراکز واکسیناسیون داشت اما در نهایت بسیاری از قابلیت‌هایی که مدیران این شرکت وعده داده بودند به دست کاربران نرسید. همه این موضوعات در کنار دوره بسیار طولانی رسیدن به درآمد و سود در پلتفرمی مانند مسیریاب، احتمالا از دلایل ابهام در آینده بلد است. اکنون شنیده‌هایی وجود دارد که بلد قرار است بیشتر مصرف داخلی در هلدینگ هزاردستان و ارائه سرویس به استارتاپ‌هایی مثل «دیوار» داشته باشد، هر چند آینده واقعا نامشخص است و حتی شاید ایده فروش این پلتفرم نیز روی میز باشد.

58321

کد خبر 1687497

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: حمل و نقل استارت آپ برنامه هزار داستان اپل اپلیکیشن تلفن همراه مسیریاب بلد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۶۱۲۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قصه عبرت آموز یک دزد!

روزی که اولین نخ سیگار را لای انگشتانم گرفتم و با غرور خاصی نزد دوستانم به آن پک می زدم هیچ گاه باورم نمی شد که روزی برای تامین هزینه های اعتیادم به اموال مردم دستبرد بزنم اما ...

به گزارش خراسان، این ها بخشی از اظهارات سارق حرفه ای قطعات و محتویات خودروهای مردم در حاشیه خیابان هاست که با تلاش شبانه روزی نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفای مشهد به چنگ قانون افتاد. او که مدعی بود سرگذشت عبرت آموزی دارد درباره قصه تلخ زندگی خود به مشاور ومددکار اجتماعی کلانتری گفت:پدرم به دلیل ابتلا به بیماری های ریوی و قلبی در سن 40 سالگی از دنیا رفت و این گونه مادرم سرپرستی خانواده را به عهده گرفت.

او جوانی اش را گذاشت و همه سختی ها  وتلخکامی ها را به جان خرید تا ما آینده را در خوشبختی تجربه کنیم. خلاصه او با کارگری و خیاطی هر3 خواهرم را به دانشگاه فرستاد و آن ها اکنون ازدواج کرده اند و در ادارات دولتی  استخدام شده اند اما من مسیر خلافکاری را در پیش گرفتم و بدبختی هایم را به تماشا نشستم.

آن روزها زمانی که 7 سال بیشتر نداشتم در شهرستان تربت جام به مدرسه رفتم. با آن که چندان علاقه ای به تحصیل نداشتم اما به هر طریقی بود تا مقطع دبیرستان درس خواندم. خلاصه 17 ساله بودم که روزی با ترغیب و تشویق دوستانم،اولین نخ سیگار را لای انگشتانم گرفتم چراکه غرورم اجازه نمی داد در برابر آن ها کم بیاورم به همین دلیل سعی می کردم پک های عمیقی به سیگار بزنم که با تشویق و جلب توجه آن ها روبه رو شوم . در همین شرایط خیلی زود پای بساط شیره و تریاک  هم نشستم و دورهمی های لذت بخش دوستانه ام آغاز شد .

چنان در عالم هپروت سیر می کردم که هیچ گاه به ذهنم نمی رسید  این لذت های زودگذر فرجامی وحشتناک دارد. آن روزها فقط همین غرورهای جوانی و تعریف و تمجیدهای دیگران را می دیدم و مدام در پارتی ها و شب نشینی ها شرکت می کردم. نصیحت های مادرم نیز فایده ای نداشت چراکه من هم مانند همه معتادان که مصرف تفریحی را شروع می کنند، خودم را فریب می دادم که من مانند دیگران نیستم و هر روزی که اراده کنم دیگر مصرف نمی کنم.

حتی گاهی برای چند روز نزد دوستانم نمی رفتم تا چنین وانمود کنم که من اراده ای قوی دارم  و آلوده مواد افیونی نمی شوم. مادرم از رفتارهای من زجر می کشید و گریه می کرد اما من هیچ توجهی به اطرافم نداشتم تا این که بالاخره باورم شد دیگر معتاد شده ام .

چند بار مادرم با سختی های بسیار مرا در مراکز ترک اعتیاد بستری کرد  اما فایده ای نداشت تا این که به خودم آمدم و با کمک یکی از دوستانم که مرا راهنمایی می کرد چند سال از چنگ مواد مخدر گریختم و در سن 30 سالگی به توصیه مادرم ازدواج کردم تا شاید مسیر درست زندگی را بیابم اما بعد از ازدواج دوباره دوستان هم بساطی ام به سراغم آمدند و با وسوسه های لذت آنی و تعریف و تمجیدهای آنان از پک های عمیق سیگار و مصرف زیاد مواد مخدر ،باز هم به منجلاب مواد افیونی افتادم ولی این بار شیوه ای خطرناک را در پیش گرفتم و مصرف هروئین را شروع کردم . حالا همسرم زجر می کشید و با اشک هایش تلاش می کرد تا مرا از بیراهه هولناک بازدارد.

چند بار دیگر در مراکز ترک اعتیاد بستری شدم ولی چون در زمینه پوشاک فعالیت داشتم و با افزایش قیمت ها در بازار به وضعیت خوبی رسیده بودم هنوز توان خرید هروئین را داشتم اما دیگر نمی توانستم به خاطر خماری های مواد مخدر صنعتی در محل کارم بمانم به گونه ای که مجبور شدم مغازه ام را تعطیل کنم.

در این شرایط پس انداز هایم نیز به پایان رسید و خانواده ام برای نان شب محتاج شدند. همه دوستانم از من فرار می کردند چراکه دیگر پولی نداشتم مانند گذشته مقدار زیادی شیره و تریاک را پای بساط آن ها بگذارم وباید از هروئین های آنان مصرف می کردم. این گونه بود که با ترس و لرز برای اولین بار از یک خودرو در حاشیه خیابان سرقت کردم و با فروش باتری و ضبط و پخش آن هزینه  های یک روز اعتیادم تامین شد ولی می ترسیدم آشنایان و بستگانم مرا درحال سرقت مشاهده کنند و آبروریزی شود این بود که تصمیم گرفتم به مشهد بیایم و سرقت هایم را در این شهر ادامه بدهم .

بارها در مناطق مختلف شهر مشهد به خودروهای شهروندان دستبرد زدم و با فروش اموال سرقتی هزینه های اعتیادم را تامین کردم تا این که شب گذشته هنگام عبور از بولوار ابوطالب چشمم به پرایدی افتاد که به راحتی می توانستم به آن دستبرد بزنم چراکه هیچ گونه امکانات امنیتی و ضد سرقت نداشت اما هنوز مشغول بازکردن در خودرو بودم که ناگهان خودم را در محاصره افسران گشت کلانتری شفا دیدم و آن ها در حالی مرا دستگیر کردند که چندین بسته حاوی هروئین نیز به همراه داشتم . حالا بسیار پشیمانم و می دانم آینده ام را نابود کرده ام اما ای کاش ...

با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) تحقیقات گسترده افسران کارآزموده دایره تجسس برای ریشه یابی سرقت های دیگر این جوان وارد مرحله جدیدی شد تا شهروندانی که اموال آن ها توسط این سارق جوان به یغما رفته است شناسایی شوند .

دیگر خبرها

  • قصه عبرت آموز یک دزد!
  • دلایل حذف یک سریال از پلتفرم‌ها ایرانی
  • Home Assistant قصد دارد از یک پلتفرم به یک برند مصرف‌کننده تبدیل شود
  • ۳۰ درصد شهر اهر دارای بافت فرسوده و ناکارآمد است
  • گیلان با ۹۰ همت فرصت سرمایه‌گذاری در نمایشگاه اکسپو حضور دارد
  • استقبال بازار جهانی از محصولات دانش بنیان وطنی
  • ترجیح می‌دهیم فیلترمان کنند تا اینکه پلتفرم خود را بفروشیم
  • خودروهای مشهور با فروش غافلگیرکننده، از بیتل تا ماتیز و پژو 206 (+عکس)
  • مدال برنز نمایشگاه اختراعات ژنو بر گردن مخترع ایرانی
  • عزم تیک‌تاک برای مقابله با فشار دولت آمریکا